تالیف محمد بن ابی بکر عبد القاهر رازی ( متوفی 666)
ترجمه دکتر فیروز حریر چی )
إذا هممت بأمر سوءٍ فاتّئد واذا هممتَ بأمر خیرٍ فاعجل
چو آهنگ کار بد نمودی درنگ کن و هر گاه که کار نیکی اراده نمودی پس شتاب نما ( بی نام )
و من یأمن الدنیا یکن مثلَ قابضٍ علی الماء خانته فروجُ الأصابع
کسی که از دنیا ایمن و آسوده باشد، مانند دارنده آب بر مشت خویش است که شکافهای
انگشتانش بر او خیانت می کنند ( ان آب را بر زمین می ریزد ) ( بشار ابن برد )
ترجو غداً و غداً کحاملةٍ فی الحی ّ لا یدرونَ ما تلدُ
امیئد به فردا داری در حالی که فردا چون آبستنی در قبیله است که نمی دانند او چه به دنیا
می آورد ( همان )
یمرّ بی الهلالُ لهدم عمری و أفرح کلما طلع الهلالُ
ماه نو از برابرم برای ویرانی عمر من می گذرد و حال آنکه من هر گاه که ماه نو بر می آید شادمان می شوم ( ابو العتاهیه )
انما المرءُ حدیثٌ بعده فکن حدیثاً حسناً لمن وعی
انسان پس از خویش حدیث و حکایتی بیش نمی باشد ، پس نیکو سخن باش برای کسی که آن را به خاطر می سپارد.( ابن دُرید )
تفانی الرجالُ علی عهدها و ما یحصلون علی طائل
مردم در دوستی دنیا خود را هلا ک می کنند و حال آنکه سودی هم بدست نمی آورند.( متنبی )